Aller au contenu principal

دایناسور


دایناسور


دایناسورها (به انگلیسی: Dinosaurs) گروهی از خزندگان مهره‌دار بودند که حدود ۲۳۵ میلیون سال پیش در دورهٔ تریاس پسین به وجود آمدند. آنها در جریان رویداد انقراض تریاس-ژوراسیک به صورت جانوران برتر در خشکی درآمدند و سلطهٔ آنها بر خشکی تا پایان دورهٔ کرتاسه ادامه یافت. با وقوع رویداد انقراض کرتاسه-پالئوژن بیشتر آنها به غیر از تبار پرندگان منقرض شدند.

بررسی بازمانده‌های کهن‌بال (آرکئوپتریکس/ archaeopteryx) در سال ۱۸۶۱ نشان‌دهندهٔ رابطه‌ای بین دایناسورها و پرندگان است. دانشمندان امروزه در اسکلت پرندگان، یک استخوان پیدا کرده‌اند که فقط در دایناسورها وجود داشته است. صرف نظر از حضور اثرهای سنگواره شده، نیاپرنده خیلی شبیه آراسته‌آرواره ( کامپسوگناتوس/ compsognathus) است.

پژوهش‌هایی که در حدود سال ۱۹۷۰ انجام شده نشان می‌دهد دایناسورهای دَدپا نیاکان پرندگان هستند؛ در واقع، بسیاری از دیرین‌شناسان، پرندگان را مانند دایناسورهای بازمانده درنظر می‌گیرند و بر این باورند که دایناسورها و پرندگان باید با هم زیر یک گونه قرار داده شوند. امروزه ۱۰٬۰۰۰ گونه از پرندگان به این گروه تعلق دارند.

حدوداً نیمهٔ نخست قرن ۲۰ میلادی دانشمندان دایناسورها را جانورانی تنبل، خنگ و خون‌سرد به‌شمار می‌آوردند. با این وجود، پژوهش‌های گستردهٔ انجام شده در سال ۱۹۷۰ این نظریه را تأیید می‌کند که آنها جانورانی خونگرم با متابولیسم بالا بودند و اغلب خود را با واکنش‌های متقابلِ اجتماعی سازگار می‌کردند. مدرکی از پرندگانی مربوط به دستهٔ ددپایان شدیداً این تغییر نظریه را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

از زمانی که نخستین فسیل‌های دایناسور در سدهٔ نوزدهم میلادی توسط چارلز داروین شناخته شدند اسکلت آنها زیبندهٔ موزه‌های سراسر دنیا شده‌اند و دایناسورها بخشی از فرهنگ جهانی شده‌اند و میان کودکان و بزرگسالان باقی خواهند ماند. آنها در پرفروش‌ترین کتاب‌ها (مانند دنیای گمشده) و فیلم‌ها (مانند پارک ژوراسیک)، چهره بوده‌اند و هر یافتهٔ تازه‌ای از دایناسورها را رسانه‌ها پوشش می‌دهند. اغلب به‌طور غیررسمی هرگونه خزندهٔ پیشاتاریخی نظیر دواندازه‌دندان، خزندگان بال‌دار و ماهی‌خزنده‌سانان، پلسیوسور و موساسور را نیز دایناسور می‌نامند. در حالی‌که به معنای دقیق کلمه هیچ‌یک از جانوران یادشده دایناسور نیستند.

از آنجا که پستانداران در مقایسه با خزندگان امروزی هوشیارتر و فعال‌تر هستند این پرسش پیش می‌آید که چرا آنها برای مبارزه‌جویی با دایناسورها زودتر از این به مناطق تحت فرمانروایی دایناسورها نیامدند. یکی از دلایل محتمل آن است که خود دایناسورها فعال، هوشیار و خون‌گرم بوده‌اند. وضع خاص بدن دایناسورها حاکی از چابکی آنهاست. استخوان‌های آنها در مقایسه با استخوان‌های چهارپایان خونگرم و خونسرد امروزی، دارای مجراهایی است که نشان‌دهنده خونگرمی آنهاست. سنگواره‌هایی که نسبت شکارچی به شکار را نشان می‌دهد از این حکایت می‌کند که دایناسورها همچون پستانداران خونگرم و برخلاف خزندگان خون‌سرد به مقادیر زیادی غذا نیاز داشته‌اند.

اگر دایناسورها خونگرم بودند این موضوع به توضیح چیرگی درازمدت آنها کمک می‌کند. دایناسورها بزرگتر از پستانداران هم‌زمان خود بوده‌اند؛ حتی بچه دایناسورهایی که تازه از تخم خارج می‌شدند از بیشتر پستانداران بزرگ‌تر بوده‌اند. واضح است که پستانداران نقش جانوران کوچک و دایناسورها نقش جانوران بزرگ را ایفا می‌کردند. حتی هنگامی که چندین رویداد انقراض گوناگون تنوع دایناسورها را کاهش داد دایناسورهای بازمانده هنوز هم بزرگتر از پستانداران بودند و می‌توانستند که موقعیت خود را حفظ کنند و آن دودمان‌های اصلی را فراهم آورند که فرگشت دوباره از آنها جانوران بزرگ را به‌وجود می‌آورد.

تنها هنگامی که دایناسورها در جریان انقراض پایان کرتاسه از میان رفتند پستانداران به داخل مناطق مسکونی خالی راه یافتند تا به نوبه خود بر محیط خشکی چیرگی یابند.

نام

طبقه‌بندی دایناسورها رسماً در سال ۱۸۴۲ توسط دیرینه‌شناس انگلیسی ریچارد اوون نامیده شد که برای اشاره کردن به تبار جدا یا از زیرراسته خزندگان سوسماری استفاده کرد. در نتیجه در بریتانیا و سراسر جهان به رسمیت شناخته شد. این اصطلاح از کلمه یونانی δεινός (دنیوس به معنی وحشتناک، نیرومند یا شگفت‌انگیز) و کلمه یونانی σαύρα (سورا به معنی مارمولک یا خزنده) گرفته شده است. با اینکه نام طبقه‌بندی، اغلب به دندان، چنگال‌های و دیگر مشخصات ترسناک دایناسورها اشاره دارد. ریچارد اوون صرفاً قصد داشته به اندازه و عظمتشان اشاره کند.

با وجود این‌که دایناسورها ۱۶۰ میلیون سال بر زمین حکومت کردند و فراوانی و تنوع آنها و تنوع وارثانشان (پرندگان) زیاد بوده است اما در زبان عامیانه انگلستان دایناسور بعضی اوقات برای شرح دادن کهنه یا ناموفق بودن یک چیزی یا شخصی، بکار گرفته می‌شود. این کاربرد در زمانی که دایناسورها به عنوان موجوداتی خون‌سرد و تنبل تلقی می‌شدند متداول شد.

ویژگی‌ها

رژیم غذایی

اگرچه امروز، دایناسورهای گوشت‌خوار شناخته‌شده‌تر هستند اما بیشتر دایناسورها گیاه‌خوار بودند. در هر زنجیره غذایی باید موجودات زنده بیشتری در سطح‌های پایین‌تر زنجیره غذایی وجود داشته باشد و گرنه انتقال انرژی غذا کافی نخواهد بود. شمار زیادی از گیاهان (تولیدکنندگان یا آنها که خودبخود تغذیه می‌کنند) غذای تعداد کمتری از گیاه‌خواران (مصرف‌کنندگان اولیه) را تأمین می‌کنند. این گیاه‌خواران به وسیله تعداد کمتری از گوشت‌خواران (مصرف‌کنندگان ثانویه) خورده می‌شوند. برای نمونه صدها جریب گیاه لازم بوده تا گروه کوچکی از تریسراتوپس‌ها تغذیه شوند. این گروه تریسراتوپس‌ها می‌توانستند غذای تنها یک تیرانوسور را تأمین کنند تا به زندگی خود ادامه دهد. با نگاهی به فسیل‌هایی که تا کنون از انواع دایناسورها کشف شده نشان می‌دهد که ۶۵ درصد دایناسورها گیاه‌خوار بودند و تنها ۳۵ درصد آنها گوشت‌خوار بودند. چون فسیل‌های زیادی از بعضی از دایناسورهای گیاه‌خوار پیدا شده است.

تعادل

هنگامی که در یک جامعه شمار گوشت‌خواران افزایش می‌یابد آنها تعداد بیشتر و بیشتری از گیاه‌خواران را می‌خورند و جمعیت گیاه‌خواران کاهش می‌یابد. به همین علت، یافتن و خوردن گیاه‌خواران برای گوشت‌خواران رفته‌رفته سخت می‌شود و در نتیجه تعداد گوشت‌خواران به ناچار کاهش پیدا می‌کند. به همین دلیل، جمعیت گوشت‌خواران و گیاه‌خواران در حالت تعادل نسبتاً باثباتی می‌ماند. چون اگر جمعیت گیاه‌خواران کاهش یابد، جمعیت گوشت‌خواران را هم محدود می‌کند. تعادل مشابهی بین گیاهان و گیاه‌خواران نیز وجود دارد؛ یعنی اگر میزان گیاهان کاهش یابد تعداد گیاه‌خواران نیز کاهش می‌یابد.

گیاه‌خواران

گیاه‌خواران معمولاً دندان‌های کند و بدون نوک دارند که برای کندن گیاهان (برگ‌ها، شاخه‌های کوچک و …) مناسب است. همچنین بعضی‌ها دندان‌های تخت و صافی دارند که برای خرد و آسیاب کردن فیبرهای گیاهی سخت مناسب است. بسیاری از گیاه‌خواران هم یک کیسه لب دارند که می‌توانند برای مدتی غذا را در آن ذخیره کنند. گیاه‌خواران معمولاً باید نسبت به گوشت‌خواران حجم خیلی بزرگ‌تری از مواد غذایی را بخورند تا همان مقدار کالری را به دست آورند (چون که برگ‌ها، شاخه‌های کوچک و ریشه‌ها کالری کمتری دارند. گیاه‌خواران معمولاً دستگاه‌های گوارش بزرگ‌تری هم نسبت به گوشت‌خواران دارند. در بعضی از دایناسورها سنگ‌ها (که گاسترولیت نامیده می‌شود) به خرد کردن فیبرها در احشا کمک می‌کرد. بعضی از انکیلوسوروس‌ها حتی محل‌های تخمیر (مانند اتاقک‌هایی) داشتند که فیبرهای گیاهی در آنها تجزیه می‌شد. تنها راه دقیق برای فهمیدن این که کدام گیاهان را کدام دایناسوری می‌خورده، پیدا کردن بقایای معده فسیل‌شده یا مدفوع فسیل شده دایناسور است که در آن مواد گیاهی گوارده یافت می‌شود. اما باقی مانده‌های معده فسیل شده بی‌نهایت نادر پیدا می‌شود و به سختی می‌توان فهمید که مدفوع پیداشده، متعلق به کدام دایناسور است. با این محدودیت‌ها نوع غذای یک دایناسور را تنها می‌توان بر پایه نوع دندان‌هایی که دایناسور داشته (می‌توانسته مواد گیاهی سخت یا نرم را بخورد)، محلی که در آن زندگی می‌کرده (آب‌وهوا و محل سکونت و… آنچه بوده که معمولاً شناخته شده نیست) و این که کدام گیاهان در طول دوره زمانی ویژه‌ای در آن حوالی بودند، فهمید. احتمال دارد که در طول دوره میانه‌زیستی گیاهانی شامل سرخس‌ها، سرخس‌های نخلی، دم‌اسبی‌ها، سرخس‌های تخم ریز، درخت معبد و خزه‌ها بیشتر وجود داشته‌اند؛ بنابراین دایناسورها در دوره میان‌زیستی بیشتر از این گیاهان تغذیه می‌کردند. گیاهان گلدار هم در طول دوره کرتاسه تکامل پیدا کرده و به وجود آمده‌اند.

گوشت‌خواران

دایناسورهای گوشت‌خوار که تقریباً همگی جزو ددپایان هستند نیاز داشتند تا راهی برای به دست آوردن گوشت پیدا کنند. دایناسورهای گوشت‌خوار معمولاً پاهای قوی داشتند. آنها همچنین به فک‌های قوی بزرگ و دندان‌های تیز و چنگال‌های مرگبار نیاز داشتند تا بتوانند شکارشان را پاره‌پاره کنند و بکشند. دید خوب، حس بویایی تیز و یک مغز بزرگ برای این که استراتژی‌های شکار را طرح‌ریزی کنند هم خیلی برای شکار موفق مهم بوده است.

همه‌چیزخواران

تنها چند دایناسور شناخته شده همه‌چیزخوار بوده‌اند (یعنی هم گیاهان و هم جانوران را می‌خورده‌اند). بعضی نمونه‌ها از همه‌چیزخوارها اورنیتومیمیدها/Ornithomimidae و اویرپتور / Oviraptor هستند که گیاهان، تخم‌ها، حشرات و سایر مواد مغذی را می‌خوردند. این بدان معنی نیست که گوشتخواران یا گیاهخواران صرفاً گوشتخواری یا گیاهخواری محض می‌کردند.

داشتن پر در پوست

بیشتر دایناسورها بر روی پوست خود پرهایی مانند کرک و پرز جوجه داشتند. در پی کشف یک فسیل ۱۵۰ میلیون ساله «کولیندادروموس زابایکالیکوس» در سیبری مشخص شد که داشتن پرروی بدن، میان دایناسورها بسیار معمول بوده است. در ابتدا پرها برای محافظت از بدن دایناسورها در برابر تغییر دما و نیز ارتباط آنها با یکدیگر به کار می‌رفتند و بعدها برای پرواز سازگاری پیدا کردند.

تولید مثل

با توجه شکل بدن دایناسورها اینکه آنها چگونه تولیدمثل می‌کردند یا اندام تناسلی آنها چگونه بوده، مشخص نیست. حتی تشخیص جنسیت دایناسورها ممکن نیست.

بررسی تغذیه

راه‌های خیلی متفاوتی برای مطالعه نوع تغذیه دایناسورها وجود دارد که شامل این هاست.

  1. مدفوع فسیل شده: مدفوع فسیل شده به تشخیص رفتارهای غذایی دایناسور کمک می‌کند. در کانادا یک مدفوع بزرگ پیدا شده که شاید به یک تیرانوسور تعلق داشته باشد. مدفوع، استخوان‌های خرد شده‌ای در خود دارد که نشان می‌دهد که تیرانوسور استخوان‌های شکارش را خرد می‌کرده و همه چیزها را کامل نمی‌بلعیده است.
  2. مواد فسیل شده داخل معده: این مواد خیلی به سختی پیدا می‌شوند. از جمله محتوای معده یک سنگین‌پنجه (باریونیکس) که موجوداتی در مقیاس ماهی و سینوسوروپتریکس، یک دایناسور پرنده مانند در خود دارد.

۲. دندان‌ها: ساختمان دندان یک دایناسور نشان می‌دهد که دایناسور چه غذایی می‌خورده است. گوشت‌خواران به دندان‌های تیز برای دریدن و فروکردن یا به دندان‌های قوی برای خرد کردن جانوران نیاز داشته‌اند. گیاه‌خواران دندان‌هایی داشتند که با آنها می‌توانسته‌اند برگ‌ها و شاخه‌های کوچک را بکنند یا بجوند. البته بعضی دایناسورها مانند لیموسورس نیز دندان شیری داشته‌اند. این گونه در کودکی دندان گوشت‌خوار داشته و پس از بلوغ، گیاه‌خوار می‌شده است.

  1. سنگ‌های معده: سنگ‌های سنگدان‌ها (که به گوارش یاری می‌رساند) همراه با فسیل‌های بعضی از دایناسورها پیدا شده‌اند. این سنگ‌ها اطلاعاتی دربارهٔ تغذیه دایناسورها می‌دهند.
  2. قطر شکم: اندازه شکم نیز نشانه نوع تغذیه است. گیاه‌خواران بزرگ به مقدار زیادی کالری نیاز داشتند تا وزنشان را حفظ کنند. برای به دست آوردن انرژی بسیار زیاد از مواد گیاهی، باید مقدار خیلی زیادی از گیاهان را می‌بلعیدند و هضم گیاهان پروسه زمانبری می‌باشد. برای این کار باید دستگاه گوارشی پیچیده‌ای در بدنشان وجود می‌داشته است.

رفتارشناسی

بازسازی چگونگی رفتار دایناسورها معمولاً بر پایه سنگواره‌های یافته شده، محیط زیست، شبیه‌سازی‌های بیومکانیک به‌وسیلهٔ رایانه و نیز مقایسه با گونه‌های مدرن صورت می‌گیرد؛ بنابراین بسیاری از نظریه‌های کنونی در رابطه با کنش‌شناسی دایناسورها براساس فرضیه‌هایی است که ممکن است برای مدتی طولانی موضوعی برای مباحثه و انتقاد باقی بمانند. با این وجود، گمان می‌رود که بعضی رفتارها که در برخی تمساح‌سانان و پرندگان که بیشترین خویشاوندی را نسبت به دایناسورها دارند مشترک است، در دایناسورها نیز رواج داشته است.

گله

نخستین اثبات زندگی گله‌ای دایناسورها در سال ۱۸۷۸ در بلژیک رخ داد. به نظر می‌رسید ۳۱ ایگوانودون در یک فروریزی زمین فرورفته و غرق شده باشند. سپس مرگ‌هایی توده‌ای در چند جایگاه دیگر نیز کشف شد.
بر پایه این کشفیات و نیز فسیل‌هایی یافته شده، دانش‌مندان به این نتیجه رسیدند که زندگی گروهی در برخی از گونه‌های دایناسور رایج بوده است.

لانه‌سازی

کشف لانه‌های مایاسورا در مونتانا در سال ۱۹۷۸ نشان داد که مراقبت از نوزادان در راسته اورنیتیسکین‌ها فقط تا زمان بازشدن تخم‌ها نیست. شواهد دیگری نشان می‌دادند که چنین رفتاری در بعضی دایناسورهای دوره کرتاسه نیز همچون سالتاسورس وجود داشت و آنها همچون پنگوئن‌ها گروه‌های عظیمی برای لانه‌سازی تشکیل می‌دادند.

جفت‌گیری

با وجود این که دانسته‌های امروز ما در این مبحث ناچیز هستند ولی به نظر می‌رسد شاخ‌های برخی از دایناسورها همچون ددپایان احتمالاً به علت شکنندگی خود نه به عنوان وسیله دفاع، بلکه به عوان وسیله زورآزمایی در نرها استفاده می‌شدند.

روش جابه‌جایی

با توجه به فسیل‌های یافت شده، گمان می‌رود که هیچ‌کدام از دایناسورها حفار نبودند و فقط تعداد کمی از آنها می‌توانستند از درخت بالا بروند. از آن‌جا که روند تکاملی پستانداران در دوره نوزیستی به پیدایش جاندارانی حفار و بالارونده انجامید، نبود شواهدی بر وجود دایناسورهایی با چنین خصوصیاتی تعجب‌برانگیز است.

درک درستی از چگونگی جابه‌جایی دایناسورها در واقع کلیدی برای مدل‌سازی از رفتار آنها است. روش بیومکانیک اطلاعات مفیدی را در اختیار ما می‌گذارد. برای نمونه می‌تواند بر پایه نیروی ماهیچه‌ها و نیروی وزن بر ساختار استخوان‌بندی سرعت حرکت جاندار را مشخص کند. یا این که آیا ددپایان بزرگ برای جلوگیری از آسیب‌دیدگی به هنگام دنبال کردن شکار، سرعت خود را کم می‌کردند یا نه.

تاریخچه مطالعه

پیشینه شناخت دایناسورها به سده‌ها پیش بازمی‌گردد. بدون این که لزوماً به این نام شناخته شوند یا حتی درک درستی از آنها بشود.

چینی‌ها آثار و استخوان‌های یافت شده آنها را به اژدها نسبت می‌دادند. درحالی که اروپاییان آنها را بقایای نفیلیم یا موجوداتی غول‌آسا که در طوفان بزرگ کشته شدند می‌دانستند.

ایگوآنودون نخستین گونه‌ای بود که در سال ۱۸۲۲ توسط زمین‌شناس انگلیسی گیدئون مانتل که متوجه تشابهاتی میان فسیل‌های آن و ایگوانای امروزی شده بود، کشف شد. نخستین مقاله علمی دربارهٔ دایناسورها دو سال بعد توسط ویلیام باکلند، استاد دانشگاه آکسفورد و در رابطه با مگالوسور که فسیل آن به تازگی در نزدیکی آکسفورد کشف شده بود، منتشر شد.

مطالعه این جانوران به زودی مورد توجه همایش‌های علمی اروپایی و آمریکایی قرار گرفت و در سال ۱۸۴۲ دیرین‌شناس انگلیسی، ریچارد اوون واژه دایناسور را اختراع کرد. او مشاهده کرد که در میان بقایای دایناسورهایی که تا آن زمان کشف شده بودند تشابهاتی وجود دارد. به همین دلیل تصمیم گرفت رده‌بندی جدیدی تهیه کند. او با کمک همسر ملکه ویکتوریا موزه تاریخ طبیعی لندن را به وجود آورد تا کلکسیون ملی فسیل‌ها و بقایای دایناسورها را به نمایش بگذارد.

یکی از نخستین دایناسورهایی که در آمریکا کشف شد هادروسور فولکی بود که در سال ۱۸۵۸ در نیوجرسی کشف شد. این اکتشاف بسیار مهم بود. چرا که این نخستین اسکلتی بود که تقریباً به‌طور کامل پیدا شده بود و در ضمن نشان می‌داد که این جانور بدون شک دوپا بوده است. تا این زمان دانشمندان فکر می‌کردند که دایناسورها همچون مارمولک‌ها بر روی چهار پای خود حرکت می‌کردند.

این اکتشاف ابتدای دوره شکار سنگواره دایناسورها در آمریکا بود. به‌طوری‌که رقابت شدید میان ادوارد درینکر کوپه و اتنیل چارلز مارش به جنگ استخوان معروف شد. این درگیری تقریباً ۳۰ سال تا ۱۸۹۷ سال مرگ کوپ (که همه دارایی خود را در این راه خرج کرده بود) ادامه داشت. مارش که تحت حمایت مالی سازمان زمین‌شناسی آمریکا بود از این جنگ پیروز بیرون آمد. کلکسیون کوپ امروزه در موزه تاریخ طبیعی آمریکا و کلکسیون مارش در دانشگاه ییل نگهداری می‌شوند.

از آن پس، تجسس برای کشف دایناسورها در سراسر جهان، حتی در جنوبگان وسعت یافت. امروزه آمریکای جنوبی به ویژه آرژانتین و چین که در اعماق خاک‌های آن فسیل‌های دست‌نخورده و اسکلت‌های کاملی پیدا شده‌اند مورد توجه ویژه‌ای قرار می‌گیرند.

طبقه‌بندی

  • دایناسورها
  • خزنده‌کفلان (ددپایان و خزنده‌پاریختان)
    • هرراسورها (طعمه‌خوارهای دوپای قدیمی)
    • ددپایان (همه دوپایه‌ها گوشت‌خوار بودند)
      • تهی‌پیکرواران (تهی‌پیکر و منسوبان نزدیکش)
      • شاخ‌خزندگان (سراتوسور و آبلی‌سورها شکارگران مهم کرتاسه پسین در قاره‌های جنوبی)
      • تیغه‌پشتان
      • گوشت‌خزندگان (آلوسور و نزدیکانش، مانند تیزدندان‌خزندگان)
      • تهی‌دم‌خزندگان (درندگان چابک و سبک‌وزن با استخوان‌های توخالی و مغز بزرگ)
        • بیدادگرخزنده‌ریختان (کوچک تا غول‌پیکر)
        • شترمرغی‌واران (مقلد شترمرغ بی‌دندان، گوشت‌خوار تا گیاه‌خوار)
        • داس‌خزندگان (گیاه‌خواران دوپا با بازوی بلند و سر کوچک)
        • خاگ‌دزدخزندگان (بی‌دندان، رژیم غذایی و سبک زندگی نامعلوم)
        • دونده‌خزندگان (مانند درندگان شکارچی پرنده‌مانند در پارک ژوراسیک)
        • ترودونتیدا (شبیه دونده‌خزندگان، اما همه‌چیزخوار)
        • پرندگان (تنها دایناسورهای زنده)
    • خزنده‌پاریختان (گیاه‌خواران چهارپا با سرهای کوچک و گردن و دم‌های بلند و بدنی شبیه فیل)
      • پروساروپودا (خویشاوندان قدیمی ساراپود؛ کوچک تا کاملاً بزرگ؛ احتمالاً همه چیز خوار؛ دوپا و چهارپا)
      • ساروپودا (خیلی بزرگ حدود ۱۵ متر درازا)
        • دوتیرکیان (جمجمه و دم‌های دراز شده دندان‌های باریک مانند مداد)
        • بزرگ‌منخران(جمجمه جعبه‌ای؛ دندان قاشقی شکل یا مدادی شکل)
          • برکیوسورسانان (گردن خیلی بلند؛ اندام‌های جلو بزرگتر)
          • تیتانوسورها (کرتاسه پسین در قاره‌های جنوبی)
  • پرنده‌کفلان (گوناگون از گیاهخوار دوپا و چهارپا)
    • دایناسور ناجوردندان (گیاهخوار یا همه چیز خوار با دندان سگی برجسته)
    • زره‌پوشان (دایناسور زره‌دار بیشتر چهارپا)
      • خمیده‌خزنده‌سانان (زره دار و دمی چماق مانند)
      • پوشیده‌خزنده‌سانان (زره پوش)
    • پرنده‌پایان
      • هادروسارید
    • ستبرسرخزندگان (استخوان‌سرها، دو پا و با رشد گنبدی یا گره‌دار روی جمجمه)
    • شاخ‌چهرگان (دایناسورهای شاخ‌دار و منقاردار)

انقراض

دانشمندان، تقریباً مطمئن بودند که انقراض نسل دایناسورها بر اثر برخوردی بزرگ بوده است. زیست‌شناسان و زمین‌شناسان احتمال می‌دادند که شاید علت دیگری باعث این انقراض شده باشد. از جمله:

  • دهانه برخوردی شیوا در هند که باعث فعال شدن آتش فشان‌ها شده.
  • فوران‌های عظیم آتش فشانی در سطح زمین.
  • یک دلیل دیگر ممکن است این باشد که موقع برخورد شهاب سنگ سبب موج‌های بزرگ تاریخ شدند و ممکن است باعث انقراض دایناسورها شده باشند.

بر پایه آخرین پژوهش‌ها ثابت شده که برخورد یک شهاب‌سنگ عظیم با زمین در حدود ۶۶ میلیون سال پیش در مکزیک عامل انقراض دایناسورها و تقریباً ۷۵ درصد از گونه‌های زنده روی زمین بوده است. رویداد انقراض کرتاسه-پالئوژن در اصل آخرین انقراض بزرگی است که بر روی زمین رخ داده و به همین دلیل مورد توجه است که منجر به گوناگونی پستانداران و سرانجام پیدایش انسان شد.

برخورد شهاب سنگ

۶۶ میلیون سال پیش، شهاب سنگی به قطر ۱۵ کیلومتر به منطقه‌ای که امروزه به نام دهانه چیکسالوب نامیده می‌شود و در خلیج مکزیک قرار دارد برخورد کرد و نزدیک به ۴۲۰ زتا ژول (یعنی ۴۲۰ ضربدر ۱۰ به توان ۲۱ ژول) انرژی را آزاد کرد که برابر با انرژی انفجار ۱۰۰ ترا تن (یعنی ۱۰۰ ضربدر ۱۰ به توان ۱۲ تن) TNT بود. برای مقایسه، کافی است اشاره کنیم که انرژی آزاد شده از برخورد چیکسالوب، ۲ میلیون بار بزرگتر از انرژی رها شده در بمب تزار (پر قدرت‌ترین آزمایش هسته‌ای) است. این برخورد باعث فرورفتن زمین و تشکیل گودالی به قطر ۱۸۰ کیلومتر شد.

رخدادهای پس از برخورد

بر اثر این برخورد، یک ابر عظیم از گرد و غبار به پا خاست که نور خورشید را مسدود کرد و منجر به شروع فرایند مرگ بخش بزرگی از پوشش گیاهی زمین شد که آن هم منجر به مرگ جانوران گیاه‌خوار و بعد از آن جانوران گوشت‌خوار شد. با توجه به درصد بالای اکسیژن جو زمین در دوران کرتاسه، این برخورد بزرگ، احتمالاً منجر به توفان‌های بزرگ آتشین، در سطح کره زمین شده که آن نیز می‌تواند علت مرگ شمار دیگری از جانوران باشد. محل برخورد در اقیانوس بوده و احتمالاً سونامی‌های عظیم هم در سواحل کره زمین به وجود آمده است.

تاریخ دقیق برخورد

اکنون دانشمندان اروپایی و آمریکایی با استفاده از تجهیزات جدید توانسته‌اند دامنه تخمین زمان برخورد در دهانه چیکسالوب را به ۱۱ هزار سال محدود کرده و بین ۶۶٫۰۳ تا ۶۶٫۰۴ میلیون سال پیش قرار دهند که تقریباً هم‌زمان با انقراض عظیم دایناسورها است. وقتی از زمان وقایع زیست‌شناسی بحث می‌شود ۱۱ هزار سال نهایت دقت ممکن به‌شمار می‌رود.

جستارهای وابسته

  • فهرست دایناسورها

معادل‌های انگلیسی

پانویس

منابع

  • برگرفته از مقالات دایناسورها در dino dinosaurs
  • اطلاعات بیشتر پیرامون دایناسورها: dino dinosaur
  • "دایناسور" (به انگلیسی). Archived from the original on 28 January 2013. Retrieved 2 November 2008.
  • "آثار زندگی بر زمین" (به انگلیسی). Archived from the original on 28 January 2013.
  • "Dinosoria.com" (به فرانسوی). Archived from the original on 28 January 2013.
  • «فرهنگ لغات دایناسور». بایگانی‌شده از اصلی در ۵ اکتبر ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۶ نوامبر ۲۰۰۸.

Text submitted to CC-BY-SA license. Source: دایناسور by Wikipedia (Historical)


INVESTIGATION