Aller au contenu principal

فرانسوا ویون


فرانسوا ویون


فرانسوا ویون (به فرانسوی: François Villon) نویسنده و شاعر قرن پانزدهم میلادی اهل فرانسه است.

جستارهای وابسته

  • فهرست نویسندگان قرن پانزدهم فرانسه
  • فهرست نویسندگان فرانسه

منابع


Text submitted to CC-BY-SA license. Source: فرانسوا ویون by Wikipedia (Historical)


خر بوریدان


خر بوریدان


موضوع خر بوریدان یکی از ناسازه‌ها (پارادوکس‌ها) است. موضوع مسئله این است که الاغی گرسنه را به فاصله مساوی از دو کپه یونجه در نظر می‌گیرند، برخی استدلال می‌کنند که الاغ مزبور به سبب ناتوانی اراده به عمل، خواهد مُرد. این مسئله را ژان بوریدان در فلسفه مدرسی مطرح کرده است که البته ابتدا ارسطو آن را به شکلی در نجوم مطرح کرده بود. همچنین به مضمون این مسئله، افلاطون، غزالی، ابن سینا، دانته و ... اشاره داشته‌اند.

ژان بوریدان گفته بود: «میل و اراده وقتی با امری که دارای دو شق است روبه رو می‌شود آن چیز را که عقل ارجح می‌داند انتخاب می‌کند. به عبارت دیگر انسان در مواجهه با دو خط مشی آن را اختیار می‌کند که به نظر او برای وی متضمن خیر برتر است. آدمی قادر است اختیار را معلق ساخته در غرض از عمل نظر و تأمل کند.» کم‌کم تمثیل خر ژان بوریدان که در مباحث مربوط به «انگیزهٔ عمل» به کار می‌رفت، بر سر زبان‌ها افتاد. (گرچه در آثار وی مستقیماً به آن اشاره نشده‌است) مثال بالا اینگونه نیز روایت شده که خری شدت گرسنگی و تشنگی او به یک اندازه‌است و در فاصلهٔ مساوی از او یک سطل آب و مقداری جو قرار دارد، چون فاصلهٔ هر دو از او مساوی است و گرسنگی و تشنگی او به یک اندازه‌است، نخواهد توانست یکی را بر دیگری ترجیح دهد و سراَنجام از شدت گرسنگی و تشنگی خواهد مرد. با استفاده از این مسئله می‌گویند ترجیح بلامرجح محال است.

خر ژان بوریدان و ترجیح بلا مُرجَّح

ژان بوریدان (۱۳۰۰–۱۳۵۸) فیلسوف تأثیرگذار فرانسوی و از متکلمان قرون وسطی است که در سده چهاردهم می‌زیست. از پیروان ویلیام اکام (ویلیام آکمی) به شمار می‌رفت. در دانشگاه پاریس درس می‌داد و در زمان خودش بزرگترین معلم فلسفه و منطق بود. کوشش‌هایی که در نظریه‌هایش تبلور یافت، علیهٔ فاصلهٔ فیزیک ارسطویی با نتایج تجربهٔ عملی بود.

ژان بوریدان نوشته‌های ارسطو و بطلمیوس را تفسیر و نقد کرده و نظریه انگیزه را شرح و بسط داده‌است. یکی از مشهورترین کارهایش در مورد دیالکتیک است و مطالعاتی هم در فیزیک و ستاره‌شناسی دارد.

جدا از ماجراهای عاشقانه اش با مارگارت دوبورگونی ملکه فرانسه، در مورد وی داستان‌های عجیب و غریب هم نقل کرده‌اند (با اینکه پادشاه فرانسه وی را در کیسه‌ای گذاشت و به رود سن انداخت اما او سر از دانشگاه وین درآورد)

یکی از شاگردان تالس (انکسیمندر) می‌گفت که زمین آزاد در فضا شناور است. ارسطو این نظر را رد می‌کرد و می‌گفت چون زمین در مرکز عالم است، نمی‌تواند حرکت کند زیرا دلیلی ندارد که حرکت در یک جهت را بر حرکت در جهتی دیگر ترجیح دهد.

ارسطو می‌گفت اگر این نظر صحیح باشد (که نیست) پس، هرگاه فردی را وسط دایره‌ای بگذاریم و در نقاط مختلف محیط دایره خوراکی بچینیم (که همه هم خوشمزه و جذاب باشد)، آن فرد باید به سبب نداشتن دلیل برای برگزیدن یکی از خوراکیها به جای دیگری، سرانجام از گرسنگی بمیرد.

بعدها این برهان در فلسفه مدرسی هم تکرار شد. منتها نه در نجوم، بلکه در مورد اختیار.

در فلسفه مدرسی این برهان به صورت «خر بوریدان» در آمده است. خر بوریدان از میان دودسته علف که در چپ و راست او به فاصله مساوی قرار دارد نمی‌تواند یکی را برگزیند و می‌میرد.

ژان بوریدان گفته بود: میل و اراده وقتی با امری که دارای دو شق است روبه رو می‌شود آن چیز را که عقل ارجح می‌داند انتخاب می‌کند. به عبارت دیگر انسان در مواجهه با دو خط مشی آن را اختیار می‌کند که به نظر او برای وی متضمن خیر برتر است. آدمی قادر است اختیار را معلق ساخته در غرض از عمل نظر و تأمل کند.

بعد از بیان مسئله فوق توسط ژان بوریدان، شاگردانش از جمله مارسیلیوس فان اینگن آلبرت ساکسونیا و نیکل ارسم پرسش‌های زیادی را طرح نمودند که یکی از آنها این بود: آیا اگر خر بی عقل و گرسنه‌ای بین دو بسته مساوی یونجه قرار بگیرد چون دلیلی برای ترجیح هیچ‌کدام ندارد آنقدر مردد می‌ماند تا از گرسنگی بمیرد؟!

کم‌کم تمثیل خر ژان بوریدان که در مباحث مربوط به «انگیزهٔ عمل» به کار می‌رفت، بر سر زبان‌ها افتاد. (گرچه در آثار وی مستقیماً به آن اشاره نشده‌است)

موضوع مسئله این است که الاغی گرسنه را به فاصله مساوی از دو کپه یونجه در نظر می‌گیرند، برخی استدلال می‌کنند که الاغ مزبور به سبب ناتوانی اراده به عمل، خواهد مُرد.

مثال بالا اینگونه نیز روایت شده که خری شدت گرسنگی و تشنگی او به یک اندازه‌است و در فاصلهٔ مساوی از او یک سطل آب و مقداری جو قرار دارد، چون فاصلهٔ هر دو از او مساوی است و گرسنگی و تشنگی او به یک اندازه‌است، نخواهد توانست یکی را بر دیگری ترجیح دهد و سراَنجام از شدت گرسنگی و تشنگی خواهد مرد. با استفاده از این مسئله می‌گویند ترجیح بلامرجح مُحال است. ترجیح بلا مرجح یعنی ترجیح یک گزینه از بین چند گزینه که هیچ تفاوتی نداشته باشند.

این تنها یکی از حالت‌های کلاسیک و جواب فلسفی به پرسش «چه کنم، چه کنم» و «کدام، این یا آن؟» است. همه ما در زندگی خودمان این حالت را تجربه کرده‌ایم.

به مضمون تمثیل خر ژان بوریدان افلاطون، ارسطو، غزالی، ابن سینا و دانته... اشاره داشته‌اند و آن را (به اشتباه) به «ژان بوریدان»، فیلسوف فرانسویِ قرن چهاردهم نسبت می‌دهند. در سال ۱۹۰۰ میلادی در روزنامه نیویورک نیویورک هرالد در رابطه با ساختن کانال در کشور پاناما (یا کشور نیکاراگوئه) کاریکاتوری با اشاره به داستان خر ژان بوریدان درج شد. خری بین دو کپه یونجه ایستاده بود که در فاصله مساوی با او بودند. روی یکی نوشته شده بود: پاناما، و روی دیگری نوشته شده بود: نیکاراگوئه

کافکا در آثار خودش عدد دو را (که نشانه‌ای از دوراهی، تصمیم دشوار و کشمکش درونی بین دو عامل در ذهن او است) زیاد بکار برده‌است. فقط کافکا نیست که زندگی‌اش به نوعی خر ژان بوریدان را تداعی می‌کند. مرگ و زندگی صادق هدایت نیز که دائم با دوراهی و دوگانگی‌های روزگار درگیر بوده، آن را بیاد می‌آورَد. ما بارِگران دوگانه‌های او را بر گُرده خرِ ژان بوریدان می‌بینیم.

خر ژان بوریدان در آثار اندیشمندان

در آثار افلاطون رد پای انسان، مسئله جبر و اختیار و مضمون داستان خر ژان بوریدان موجود است.

ارسطو در کتاب «در آسمان»، شخصی را مثال می‌زند که به یک اندازه تشنه و گرسنه‌است و آب و غذا در فاصله مساوی با او گذاشته شده اما گیج شده و نمی‌داند اول به کدام سمت برود.

دانته نیز در کتاب کمدی الهی (بهشت، آغاز منظومهٔ چهارم)، به این موضوع اشاره می‌کند.

اسپینوزا در کتاب اخلاق (بخش دوم، شرح و تفسیر گزاره ۴۹) به مضمون تمثیل ژان بوریدان توجه می‌دهد.

گوتفرید لایبنیتس تمثیل ژان بوریدان را با تأکید روی اراده انسان، نقد کرده‌است.

کارل مارکس در کتاب هژدهم برومر ناپلئون بناپارت گوشه‌ای به مثال خر ژان بوریدان زده‌است: «نه خری که میان دو دسته علف گیر کرده باشد و نداند کدام لذیذتر است، بلکه حالت خری که میان دو چماق مانده و می‌خواهد بداند کدام یک از آن دو دردناک‌تر است.»

آلبرت اینشتین به ریاضیات و فیزیک هر دو علاقه داشت. در شرح حال خودش گفته که برای این که مثل خر ژان بوریدان پادرهوا نمانم و سرگردان نشوم، از سبک سنگین کردن مسئله دست برداشتم و بالاخره فیزیک را انتخاب کردم.

آیزایا برلین در آثار خویش از جمله کتاب چهار مقاله درباره آزادی به داستان خر ژان بوریدان اشاره کرده‌است.

فردریک کاپلستون نیز در کتاب تاریخ فلسفه از آن سخن گفته‌است.

نیکلای چرنیشفسکی در نامه‌ای که برای خانواده اش می‌نویسد اشاره به انسانی می‌کند که بین دو انتخاب گیر کرده و نمی‌داند چه کند. از اینجا رانده و از آنجا مانده‌است. چرنیشفسکی بعد از شرح داستان به مثال خر ژان بوریدان گریز می‌زند.

مایکل کلارک در کتاب Paradoxes from A to Z ضمن اشاره به چیستان‌هایی که از زمان زنون تا گالیله و لوییس کرول تا برتراند راسل پیش رو ذهن بشر بوده، به داستان خر ژان بوریدان نیز اشاره نموده است.

داگوبرت رونز در کتاب فرهنگ فلسفهٴ (نیویورک ۱۹۴۲، ص ۴۲) نه به ژان بوریدان، به خر ژان بوریدان پرداخته است.

روانشناس لهستانی کورت لوین (۱۹۴۷–۱۸۹۰) (واضع نظریه میدانی در روانشناسی)، در یکی از نوشته‌هایش پس از اشاره به داستان خر ژان بوریدان می‌گوید: این نوع درگیری ناپایدار است. وقتی که فرد، به دلیل عوامل اتفاقی، نقطه تعادل را ترک گفته، به طرف یکی از ناحیه – هدفها حرکت می‌کند، نیرویی که متوجه این ناحیه می‌شود افزایش می‌یابد، در نتیجه او با دور شدن از نقطهٔ تعادل به نزدیک شدن به ناحیه- هدف ادامه می‌دهد. این موضوع از فرضیه‌ای گرفته شده که می‌گوید نیروی کشش به سوی ناحیه – هدف بتدریج که فاصله شخص با هدف کم می‌شود افزایش می‌یابد.

یکی از درسهایی که از داستان خر ژان بوریدان می‌گیریم این است: دودلی و تردید دائمی با شک مقدس که راه به یقین می‌برَد، از بنیاد متفاوت است. جبرها واقعی است اما اختیار انسان واقعی تر است. باید انتخاب کنیم و تصمیم بگیریم. بی تصمیمی و دو به شک بودن، راه عمل را می‌بندد. بی تصمیمی خودش یک نوع تصمیم نیست.

اریش کستنر نویسنده آلمانی و خالق نمایشنامه «مدرسه دیکتاتورها»، در کتاب «آزادی کوچک» die kleine freiheit به طنز گفته است: تصمیم نگرفتن هم در واقع یک جور تصمیم است.

عمل زمانی صورت می‌گیرد که برآیند تضادها و تعارضات درونی به روی یکی از عناصر بچرخد. خر ژان بوریدان وقتی میان دو امر متضاد قرار گرفت، چون نتوانست بر تضادها چیره شود، از عمل باز ماند و جان سپرد.

منابع

  • Buridan's Principle
  • درباره ژان بوریدان
  • John Buridan: Portrait of a Fourteenth-Century Arts Master
  • An Auxiliary Motive for Buridan's Ass.
  • همنشین بهار: خر ژان بوریدان

پانویس

Giuseppe Zanotti Luxury Sneakers


Text submitted to CC-BY-SA license. Source: خر بوریدان by Wikipedia (Historical)


دروازه‌های جهنم


دروازه‌های جهنم


دروازه‌های جهنم (به فرانسوی: La Porte de l'Enfer) (به انگلیسی: The Gates of Hell)، اثری گروهی و تندیسی تاریخی و شگفت‌آور از هنرمند فرانسوی آگوست رودن، (Auguste Rodin) است که صحنه‌ای از «The Inferno»، اولین بخش کتاب کمدی الهی اثر دانته آلگیری را می‌نمایاند. این اثر ۶ متر ارتفاع، ۴ متر پهنا و ۱ متر عمق دارد (به مشخصات دقیق‌تر در پایان مقاله مراجعه کنید) و شامل ۱۸۰ پیکره‌ٔ انسانی است. ارتفاع این پیکره‌ها از ۱۵ سانتی‌متر تا بیش از یک متر متغیر است. چندین پیکره مستقلانه به وسیلهٔ رودن شکل‌گیری شده بودند.

تاریخچه

تهیهٔ مجموعهٔ مجسمه به سفارش Directorate of Fine Arts (هیئت‌رئیسهٔ هنرهای زیبا) در سال ۱۸۸۰ بود و قرار بود مجسمه در سال ۱۸۸۵ آماده شود. رودن به مدت ۳۷ سال، تا زمان مرگش در سال ۱۹۱۷ روی این پروژه کار کرد و در نهایت کار این اثر را به پایان برد. هیئت‌رئیسه از رودن خواستند که ورودی جذابی را برای موزه‌ای که قرار بود بعدها ساخته شود (با نام Decorative Arts Museum)، تهیه کند و موضوع این ورودی را بر عهده‌ٔ خود رودن گذاشتند. رودن، دانته را پسند کرد و خواندن Inferno بر او چیره شده بود. او نقشه‌ها و طرح‌هایی از دانته را پیش از درخواست ساخت مجسمه داشت.

Decorative Arts Museum هیچ‌گاه ساخته نشد. رودن کار روی این پروژه را روی زمین در Hôtel Biron انجام داد. در نزدیکی پایان عمرش، رودن، مجسمه‌ها، طرح‌ها و حقوق بازسازی را به دولت فرانسه داد. در سال ۱۹۱۹، دو سال بعد از مرگ رودن، The Hôtel Biron به موزهٔ Musée Rodin تبدیل شد و پذیرای اثر دروازه‌های جهنم و آثار مربوطه شد.

الهام‌ها برای دروازه‌های جهنم

پیش از ساخت مجسمه، تلاشی برای ساخت طرح نهایی دروازه‌های جهنم انجام نشده بود، اما الهام‌ها از اثر دروازه‌های بهشت ساخته‌شده به وسیلهٔ Lorenzo Ghiberti در Baptistery of St. John (تعمیدگاه St.John) واقع در فلورانس گرفته شده بودند. در قرن ۱۵، درهای برنزی، پیکره‌هایی از عهد عتیق را مجسم می‌کردند. منبع دیگر الهام گرفتن‌ها کلیسای جامع قرون وسطی بود. بعضی از آن‌ها نقش‌های نیم‌برجسته و برجسته را با هم ترکیب می‌کردند.

پیکره‌های قابل توجه

مجسمه‌های اصلی در مقیاس بزرگ‌تر ساخته شدند و هر کدام به اثرهای هنری تبدیل شدند.

  • Le Penseur (به انگلیسی: The Thinker) (به فارسی: متفکر) که هم‌چنین به آن The Poet یا شاعر نیز گفته می‌شود، بالای پانل‌های در قرار گرفته‌است. یکی از تفاسیر پیشنهاد می‌کند که احتمالاً متفکر نمایانگر دانته‌است که به سمت پایین به شخصیت‌های the inferno نگاه می‌کند. از دیگر تفاسیر آن است که متفکر، خود رودن می‌باشد که با تفکر به اثر خود نگاه می‌کند.
  • Le Baiser (به انگلیسی: The Kiss) (به فارسی: بوسه) که در ابتدا همراه پیکره‌های Paolo و Francesca da Rimini در دروازه قرار داشت. رودن قصد داشت که سرور آغازین آنان را به‌علاوهٔ لعنت‌شدگی پایانی آنان نشان دهد. او این پیکره را جابه‌جا کرد که با نام The Kiss یا بوسه شهرت یافت، چرا که به نظر می‌آمد که با سایر مجسمه‌های در حال عذاب تفاوت داشت.
  • Ugolin et ses enfants (به انگلیسی: Ugolino and His Children) (به فارسی: اوگولینو و فرزندانش) شخصیت Ugolino della Gherardesca را مجسم می‌کند، کسی که بر اساس داستان، اجساد فرزندانش را بعد از مرگ آنان بعد از قحطی خورد. (موقعیت دقیق این داستان: Dante, Inferno, Canto XXXII) مجموعه‌ٔ اوگلینو در سال ۱۸۸۲ به عنوان پیکره‌ای برنزی شکل‌گیری شد.
  • Les trois Ombres (به انگلیسی: The Three Shades) (به فارسی: سه سایبان) که در ابتدا ۹۸ سانتی‌متر ارتفاع داشتند. مجموعهٔ بزرگ‌تر از اندازهٔ طبیعی بدن در ابتدا در سال ۱۸۹۹ از سه پیکرهٔ مجزا ساخته شده بود. بعدها رودن، یک دست را در پیکره‌ها جابه‌جا کرد تا آن‌ها را در فرمی مشابه فرم کوچک‌ترشان با یکدیگر ترکیب کند.
  • Fugit Amor (به انگلیسی: Fugitive Love) (به فارسی: عشق فراری) در قطعهٔ در راستی قرار گرفته‌است. این یکی از چندین پیکره‌ای از عاشقان است که Paolo و Francesca da Rimini را مجسم می‌کنند. پیکرهٔ مذکر هم‌چنین The Prodigial نام دارد.
  • Paolo and Francesca در قطعهٔ در راستی قرار دارند. پائولو قصد دارد که به فرانچزا برسد، کسی که به نظر می‌آید در حال گریز است.
  • Meditation (به فارسی: اندیشه) در سمت راست Tympanum قرار دارد که به عنوان مجسمه‌ای برگترشده در سال ۱۸۹۶ نشان داده شده‌است.
  • The Old Courtesan (به فارسی: فاحشهٔ پیر) پیکره‌ای برنزی ساخته‌شده در سال ۱۹۱۰ از یک بدن عریان زنانهٔ پیر است. از این مجسمه هم‌چنین با جملهٔ Celle qui fut la belle heaulmière (به انگلیسی: She Who Was Once the Helmet-Maker's Beautiful Wife) نام برده می‌شود. این عنوان از برگرفته از شعری نوشتهٔ François Villon می‌باشد.
  • Je Suis Belle (به انگلیسی: I Am Beautiful) (به فارسی: من زیبا هستم)، طراحی‌شده در سال ۱۸۸۲، میان دومین گروه پیکره‌ها در بخش انتهایی راست در قرار دارد.
  • Eternal Springtime (به فارسی: جوانی ازلی) در سال ۱۸۸۴ ساخته شد.
  • Adam and Eve (به فارسی: آدم و حوا). رودن از هیئت‌رئیسه درخواست کمک مالی برای ساخت پیکره‌های آدم و حوا کرد که قرار بود چارچوب دروازه‌های جهنم باشد.

موقعیت

گچ‌کاری نسخهٔ اصلی این اثر در سال ۱۹۱۷ ترمیم شد و در موزهٔ Musée d'Orsay پاریس در معرض نمایش قرار گرفته‌است. یک سری از plaster castها (قالبگیری گچی) که پیشرفت کار را نشان می‌دهند در موزهٔ Musée Rodin در Meudon (جنوب غربی پاریس) به نمایش گذاشته شده‌است. هم‌چنین در سال ۱۹۱۷، از یک مدل برای ساخت نسخهٔ آغازین سه پیکرهٔ برنزی استفاده شد:

  • The Musée Rodin در پاریس
  • The Rodin Museum در Philadelphia, Pennsylvania
  • The National Museum of Western Art در Ueno Park, Tokyo


مجسمه‌های برنزی بعدی دیگری به وسیلهٔ موزهٔ Musée Rodin به چند مکان از جملهٔ موارد زیر منتقل شدند:

  • کونستهاوس زوریخ در زوریخ
  • The B. Gerald Cantor Rodin Sculpture Garden در دانشگاه استانفورد
  • The Rodin Gallery در سئول کره

مشخصات دقیق‌تر

Giuseppe Zanotti Luxury Sneakers

جستارهای وابسته

  • آز و شهوت

منابع


Text submitted to CC-BY-SA license. Source: دروازه‌های جهنم by Wikipedia (Historical)


PEUGEOT 205